تحولات لبنان و فلسطین

چندماه پیش و در حالی که نخستین زمزمه‌ها از احتمال توافق تهران و پکن بر سر انعقاد یک سند مشارکت راهبردی به گوش رسید، یک خبر مثل بمب در شبکه‌های اجتماعی سر و صدا به پا کرد: جزیره کیش در یک توافق با چین به این کشور واگذار می‌شود و ۵هزار نیروی چینی برای حفاظت از منافع چین وارد کشورمان می‌شوند.

گامی کم‌نظیر در بی‌اثرسازی تحریم‌ها

علاوه بر انتشار سریع این شایعه در شبکه‌های مختلف اجتماعی، توسط رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌نشین به‌صورت ویژه بر آن مانور داده و منشأ بسیاری از ادعاهای غلط دیگر درباره سند همکاری ایران و چین شد. خط دهی ویژه رسانه‌های غربی با همراهی رسانه‌های فارسی زبان بیگانه علیه این توافق در حالی بود که هنوز هیچ اطلاعات رسمی در مورد سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده بود. ولی فیک‌نیوزها نه تنها منتظر انتشار رسمی آن نشدند، بلکه تلاش کردند تا آنجا که می‌توانند با جذاب کردن هر چه بیشتر بخش‌های متن ساختگی خود، حساسیت مردم به آن را زیاد و آن را در اذهان ماندگار کنند. آن‌ها برای ایجاد حساسیت، از عبارت‌هایی از جمله «ایران فروشی» و «استثمار» بهره بردند و برای واقعی‌تر نشان دادن ادعاهای غیرواقعی خود، ارقام‌ و عددهایی را هم به کار بردند. کشورهای غربی به سردمداری آمریکا و اذناب منطقه‌ای‌اش در طول ۴۰ سال گذشته از هیچ اقدام خصمانه‌ای علیه کشورمان خودداری نکرده‌اند حال چه شده که خیرخواه ما شده و از نزدیکی تهران به پکن این‌گونه به هراس افتاده‌اند؟ در گفت‌وگو با چند تن از صاحبنظران، دلایل اهمیت توافق همکاری جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین و دلیل این نگرانی غرب را به بحث گذاشته‌ایم.

امضای توافق، گام نخست است

سفیر سابق کشورمان در چین با بیان اینکه سند امضا شده میان تهران و پکن نه یک قرارداد بلکه یک چارچوب همکاری مشترک میان دو طرف بوده که چشم‌انداز توسعه روابط سیاسی، اقتصادی، صنعتی، مالی، بانکی و دفاعی را دربرمی‌گیرد در زمینه اهمیت این اقدام گفت: در این مسیر طرفین موافقت خود را برای انجام سرمایه‌گذاری مشترک در زمینه‌های معدن، نیروگاه، پتروشیمی، پالایشگاه، راه آهن، تکمیل مسیرهای ترانزیتی و کارخانجات مختلف اعلام کرده‌اند. مهدی صفری در این باره افزود: منتها برخلاف هجمه‌های دشمنان و معاندان علیه این توافق‌نامه، فقط زمینه‌ها و موضوعات همکاری میان دو طرف مطرح شده و هیچ عدد و رقمی ذکر نشده است. واقعیت این است ما در موضوع گسترش روابط با چین به خاطر کم‌کاری و رویکرد غرب‌گرایانه دولت، پنج شش سال عقب هستیم اما همین گام هم قدم بزرگ رو به جلو خوبی است. اما امضای این سند ابتدای راه است. اهداف ترسیمی نباید روی کاغذ بماند و باید به مرحله اجرا برسد. حالا باید طرفین در نشست‌های خصوصی و کارشناسی نحوه رسیدن به مسیر ترسیم شده را پیگیری کنند تا به اهداف مشخص شده برسند.

صفری با بیان اینکه توافق یاد شده را باید به معنای یک آرایش جدید منطقه‌ای و جهانی و آغازگر چرخش قدرت از غرب به شرق بدانیم، تصریح کرد: از سوی دیگر این مورد را باید به معنای شکست سیاست تحریم آمریکا و خروج کشورمان از پروژه منزوی‌سازی غرب تعبیر کرد. وی عنوان کرد: هجمه‌هایی که در چند وقت اخیر با مدیریت غرب علیه کشورمان به راه افتاده هم مؤید همین نکته است. آمریکا چرا ناراحت است؟ چون نخستین تأثیر نزدیکی تهران به پکن مقابله با یکجانبه‌گرایی واشنگتن است. با امضای این سند روابط دو کشور به سمت راهبردی شدن حرکت خواهد کرد. اما نکته‌ای که اکنون باید مدنظر باشد اعتمادسازی است، اینکه طرف چینی دریافت کند اگر ما بر اساس برجام به سمت رابطه با اروپا رفتیم این موضوع در روابط با آن‌ها تأثیر نخواهد داشت. 

کاهش چسبندگی اقتصاد کشور به غرب

یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم با بیان اینکه جهان آینده عرصه ظهور و بروز قدرت‌های متکثر است، عنوان کرد: حتی به اذعان غرب هژمونی آمریکا در جهان رو به افول بوده و واشنگتن با درک این مسئله، در چند سال اخیر حرکتی ایذایی و انتحاری برای حفظ جایگاهش در جهان آغاز کرده است. محمود عباس‌زاده افزود: طبیعتاً این رویکرد یکجانبه‌گرایانه کاخ سفید مخالفت‌های بسیاری برانگیخته و کشورهای مستقل جهان درصدد خنثی کردن آن هستند. یکی از راه‌های نشان دادن مخالفت با قدرت‌طلبی آمریکا هم امضای پیمان‌های دو یا چندجانبه بلندمدت است که با رویکرد برد – برد بوده و تنظیم کننده منافع طرف‌های متعاهد باشد.

عباس زاده با بیان اینکه انعقاد قرارداد با چین نافی همکاری جمهوری اسلامی با دیگر کشورها نیست، ادامه داد: اگر آن‌ها اصل احترام متقابل و حقوق ما را محترم بشمارند این‌گونه همکاری‌ها با هر طرفی می‌تواند مدنظر باشد. ما علاقه‌مند هستیم سطح روابط را با روسیه، هند، پاکستان، ترکیه، کوبا، ونزوئلا و دیگر کشورهای مستقل دوست افزایش دهیم؛ قراردادهایی که منافع دو طرف را تأمین کند. این نماینده مجلس با بیان اینکه سند امضا شده با چین در نخستین تأثیرش از وابستگی و چسبندگی ما به اقتصاد غربی – طرف‌هایی که ما را مورد تحریم قرار دادند- خواهد کاست، تصریح کرد: به‌طور نمونه در برجام درباره نحوه اجرای تعهدات طرف غربی هیچ ضمانت اجرایی وجود نداشت، اما در سند دوجانبه با چین ابتکار عمل دست خودمان است و هر کجا منافع ما رعایت نشود می‌توان در آن تجدید نظر کرد. عباس‌زاده با بیان اینکه کشور قدرتمندی مانند ایران باید کارت‌های بسیاری برای بازی در محیط متکثر جهانی داشته باشد، عنوان کرد: ما نمی‌توانیم همه تخم‌مرغ‌های سیاست خارجی خود را در سبد یک بلوک غرب قرار دهیم. در این محیط متکثر باید ارتباط با همه حوزه‌ها را حفظ کنیم. ما درِ کشور خود را به روی هیچ طرفی نبسته و هیچ درخواستی برای ارتباط منصفانه، عادلانه و محترمانه را بی‌پاسخ نخواهیم گذاشت. 

ورود مجلس به موضوع نظارت می‌تواند نگرانی‌ها را کم کند

از ماه‌های گذشته که بحث انعقاد سند همکاری ایران و چین به میان آمد، اتاق بازرگانی تهران کمیته‌ای کارشناسی تشکیل داد تا به دور از هیاهوی موافقان و مخالفان، ابعاد این سند را مورد واکاوی قرار دهد. ریاست این کمیته را فریال مستوفی رئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران برعهده داشت. مستوفی هم در گفت‌وگو با خبرنگار قدس اظهارنظر مخالفان و موافقان این توافق‌نامه را محترم شمرده، اما معتقد است بسیاری از این نظرات بجا نیست؛ چراکه هنوز این سند جای کار بسیاری دارد. وی با بیان اینکه امضای سند همکاری و تفاهم‌نامه‌ با هیچ کشوری بد نیست به شرط اینکه توافقی برد – برد باشد، ادامه داد: البته برخی نگرانی‌ها قابل درک است اما ورود مجلس به نظارت بر این توافق مطمئناً می‌تواند از نگرانی‌ها کم کند. 

سر دست کردن دوباره برجام مؤیدی بر هراس آمریکا

اما یک تحلیلگر سیاسی هم معتقد است اگر ارتباط ایران و چین را از بعد بازی بزرگ قدرت در جهان محاسبه کنیم قطعاً همه چیز به ضرر آمریکا خواهد بود. نوذر شفیعی تأکید کرد: چین به عنوان قدرت نوظهور شرق، ایران را یک نقطه ثبات در خاورمیانه می‌داند و از سوی دیگر تهران هم برای کم کردن فشار تحریم‌های غرب روی همکاری با پکن حساب ویژه‌ای باز کرده. این در حالی است که هر دو کشور با نظام بین‌المللی که از سوی آمریکا ترسیم شده مشکل اساسی دارند. پس طبیعی است آمریکا از نزدیکی این دو کشور نگران باشد. اگر ایالات متحده این قدر تقلا دارد برجام را هر طور شده به نتیجه رسانده و به این بهانه روابطش با تهران را بهبود بخشد به خاطر همین هراس و باختش در این بازی بزرگ جهانی است. در واقع سردست کردن دوباره برجام برهان و مؤیدی بر نگرانی آمریکا از توسعه روابط تهران و پکن است. وی تصریح کرد: در شرایط تحریمی ایران هم مشتاق چنین توافقی است. به عبارت دیگر سیاست‌های احمقانه ترامپ سبب نزدیکی هر چه بیشتر ایران به چین برخلاف خواست آمریکا شده است. بنابراین عملاً قطب‌بندی جهانی و فشار آمریکا ایران را به سمت توسعه مناسبات با چین پیش برد و در واقع نقش توازن‌بخش در روابط با آمریکا دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.